یک دختر نازک از ساراتوف واقعا میخواهد دمار از روزگارمان درآورد، اما غرور دخترانه اجازه نمیدهد یک خانم جوان به یک دوست به او تلفن کند. در عوض، شلخته بی اراده می پرسد که پسر کتاب را به دست آورد، که آخرین بار او را با مستی در آغوش گرفت. به عنوان یک علامت از قدردانی برای یک داستان جالب، نامی که آن مرد روی جلد خوانده است، او عنکبوت را به سختی با عضوی بزرگ خود فریاد می زند و در گوش کلمه عشق عصبانی می شود.
فیلم های بیشتر