با داشتن یک رابطه جنسی با یک دختر زیبا، قلعه جانی بسیار خوشحال است، اما صبح روز بعد او به طور طبیعی از مسئولیت می ترسد و به راحتی به غروب خورشید می رود و یک یادداشت خداحافظی را ترک می کند. اما چیزی شبیه به یک دوست دختر فریب خورده پسر را پرت می کند، زیرا او بعد از شام به او باز می گردد. احتمالا می خواست به خوردن غذا و یک بار دیگر با یک چیکا واقعا واضح بپزد.
فیلم های بیشتر